انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تربت حیدریه

آخرین نظرات
نویسندگان

۹۳ مطلب توسط «sajad amgazi» ثبت شده است

۰۵
ارديبهشت
۹۴
یک منبع در شهر موصل عراق از تایید خبر هلاکت ابوبکرالبغدادی سرکرده داعش و بیعت تروریست های تکفیری با جانشین وی خبر داد.

این منبع گفت گروه داعش روز پنجشنبه در مسجد صدام در شهر تلعفر با "ابوعلاء العفری" از قضات ارشد داعش به عنوان جانشین ابوبکرالبغدادی در پی تایید خبر مرگ وی بیعت کرد.

این منبع که خواست نامش فاش نشود، افزود سرکردگان داعش، خبر مرگ ابوبکرالبغدادی را بر اثر شدت جراحت وارده تایید کرده اند.

ابوبکرالبغدادی پس از آن که به همراه سه نفر از سرکردگانش در حمله هوایی به شدت زخمی شد، به شهر الرقه سوریه برای درمان منتقل شده بود.

منبع مذکور افزود سرکردگان داعش روز پنجشنبه در مسجد صدام با قاضی القضات شرعی داعش به نام عبدالرحمن مصطفی آل شیخلار ملقب به ابوعلاء‌العفری به عنوان جانشین ابوبکرالبغدادی و سرکرده جدید داعش بیعت کردند.
  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴
ashoora shahadat_nasr19.ir (16)shahadat_nasr19.ir (23)
  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴
گروه شامل افرادی از رشته سرمایه‌گذاران مالی، مدیران تجاری از صنایع مختلف از جمله املاک، بهداشت و بیمه بودند.
دیدار گروه تجاری آمریکایی با آیت الله اصلاح طلب در قم
گروه اقتصادی - مدیران آمریکایی با کت و شلوار و کفش کتانی به دنبال راهنمای خود در پیاده‌روهای باریک پایتخت ایران قدم می‌زنند، کشوری که آمریکا زمانی آن را بخشی از "محور شرارت" نامید.

به گزارش افکارنیوز؛ نیویورک تایمز می نویسد: مقصد آنها یکی از مجلل‌ترین رستوران‌های تهران است. آن‌ها در این رستوران در حالی‌که ترانه "هپی" فارل ویلیامز از بلندگوهای سیستم صوتی پخش می‌شد، مورد استقبال گرم مشاوران تجاری و مقامات ایرانی قرار گرفتند.

ند لامونت، کارآفرین خدمات دیجیتال و سیاستمدار پیشین، در حالیکه لیوان آب‌هویجی بدست دارد می‌گوید: "این‌جا همه ما را دوست دارند."
  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴

اصلاح طلبی به جریان سیاسی گفته می‌شود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاست‌ها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، تبلیغ می‌کند.==========

تاریخچه[ویرایش]

اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی (به انگلیسی:revolutionary socialism)، برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد. اصلاح طلبی بلا فاصله مورد هجمه سوسیالیست‌های انقلابی قرار گرفت. رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاح طلبی، در مقاله‌ای تحت عنوان " اصلاح یا انقلاب؟"[۱] که در سال ۱۹۰۰ میلادی منشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد. زمانی که رزالوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاح طلب‌ها خیلی زود توانستند خود را بازیابند وبا احزاب کمونیست و بلشویک‌ها درحمایت از پرولتاریا رقابت کنند.

پس از پیروزی بلشویک‌ها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویک‌ها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را" فاشیست‌های اجتماعی"(به انگلیسی:Social Fashists) خواندند. بنا بر کتاب "خداست که شکست خورده" نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان واعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعی اند.

برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب کانادایی " NDP " یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاح طلب خوانده می‌شوند.=================

یدئولوژی

اصلاح طلبی (به انگلیسی: Reformism) مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیر بنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال می‌شود. این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب توده‌ها وجود ندارد.===========

اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا 

اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا درسالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند (به انگلیسی:Anthony Crosland) "آینده سوسیالیسم"[۳] را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیتها به وسیله اشتغال همگانی کاهش می‌یابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالستی را کاهش می‌دهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی از قانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند اما این تلاش‌ها با شکست مواجه شد.

برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل[۴] توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.============

مفهوم اصلاح طلبی در ایران[ویرایش]

رژه سپاه دانش در سالروز انقلاب سفید شاه و مردم از بنیادی ترین اقدامات اصلاحی در ایران

اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با آنچه در بالا گفته شد دارد. اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را نو محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکرات‌ها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمی‌شود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت می‌دهد. اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه می‌کند.[۵] اصلاح‌طلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگ‌های ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.[۶]

تاریخچه اصلاح طلبی در ایران

تلاش‌هایی که از زمان شاه عباس اول (۱۵۸۷-۱۶۲۹ میلادی) انجام یافت و توسط او اصلاح طلبی خوانده شد، پیگیری تغییراتی بود که وضع موجود را تثبیت می‌کرد و این اولین خواسته محافظه کاران بود. این تغییرات تدریجی گرچه جنبه رشد و توسعه داشتند ولی به هیچ وجه بنیادی نبودند. از دیگر نمونه‌های دیگر اصلاح طلبی در ایران، همچون عباس میرزا و میرزا تقی خان امیرکبیر نیز چیزی جز اصلاحات غیر بنیادی و فرهنگی محور و تدریجی نمی‌توان یافت.[۷]

محمد رضا شاه پهلوی


حتی اگر پهلوی اول را بزرگترین اصلاح طلب ایران بنامیم او نیز در نهایت اصلاح طلبی متفاوتی با نظر برنشتاین را نمایش می‌دهد. به نظر می‌رسد این اصلاح طلبی ریشه در فرهنگ خود محوری شرقی دارد.[۸] در کتاب موانع توسعه سیاسی در ایران نوشته حسین بشیریه به طور مشروح در مورد شکست اصلاح طلبی بحث شده است.[۹] این ریشه‌های فرهنگی ساختار مفهومی جدیدی برای اصلاح طلبی در ایران ساخته است.

در ایران شاید تنها کسی که با اندیشه‌های اصلاح طلبی اصیل آشنا بود و تلاش‌هایش تا حد زیادی در راستای تغییرات تدریجی و بنیادی پیش رفت، محمد مصدق بود.[۱۰] البته بسیاری از تحلیلگران مصدق را محافظه کار می‌دانند با این وجود در واقع مصدق که در بستر تحولات انقلاب مشروطه رشد کرده بود و از تبعات چنین انقلاب‌هایی آگاه بود به سوسیال دموکرات‌ها گرایش پیدا کرده بود.[۱۱] بارها در مضرات انقلاب و شکستن ناگهانی ساختارها سخن گفته بود و شاید بتوان گفت مصدق اولین کسی بود که مفهوم اصلاح طلبی را در ایران به شکل مدرن و برنشتاینی آن بنیان گذاشت. در کتاب خاطرات دکتر فاطمی، به دفعات از مصدق نقل شده بود که مشی من اصلاح طلبیست. اما با این وجود گرایش او به اندیشه‌های سوسیال دموکرات و همچنین وقوع جنگ سرد میان دو قطب ایدئولوژی باعث شد اصلاح طلبی با دخالت دول غربی و نیز تحریکات شوروی ناکام بماند و در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این گرایش به کلی توسط محافظه کاران حذف شود.[۱۲]

پس از آن دوباره مفهوم اصلاح طلبی دراوایل دهه ۴۰ شمسی توسط محمدرضا پهلوی مطرح شد. او نیز همچون پدرش نتوانست تغییر عمده‌ای در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران ایجاد کند. تغییرات فرهنگی و اقتصادی هم آنقدر نبود که بتوان گفت ساختارهای بنیادی آن تغییر کرده است. بنابراین شاه که اصلاحات را ناکام یافته است تصمیم می‌گیرد این ساختارها را با برنامه‌ای به نام انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم پی بگیرد.[۱۳]

دکتر همایون امینی پسر علی امینی در کتاب بربال بحران بخشی ازین تلاش برای اصلاح را نمایش می‌دهد و اصلاح طلبی را در ایران نوعی نومحافظه کاری می‌خواند.[۱۴]

مفهوم اصلاح طلبی پس از انقلاب

اصلاح طلبی در ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مفهوم دیگری یافت. در اولین دولت انقلاب و پس دولت انتقالی مهدی بازرگان در انتخاباتی آزاد ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری رسید. وی که در فرانسه اقتصاد خوانده بود، مدعی اصلاحاتی بنیادی چون دوباره‌سازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاه‌های انقلاب و کمیته‌ها و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و همچنین ایجاد طرحی برای بهسازی و توسعه اقتصادی کشور بود. بسیاری بر این باور بودند که بنی صدر به واسطه تحصیل در فرانسه دارای گرایش‌های سوسیال دموکرات بود.[۱۵]

سید محمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات
سید محمد خاتمی

پس از سرنگونی بنی صدر، محافظه کاران و تکنوکرات‌های ایرانی حکومت را در دست گرفتند. در این دوره حاکمیت به دو بخش تقسیم شده بود. گروه محافظه کارتر و گروه دیگر اصلاح طلبان.

چپ‌ها کسانی بودند که قبل از انقلاب اسلامی به گروه‌هایی چون سازمان مجاهدین خلق یا سازمان فداییان خلق نزدیک بودند و پس از انقلاب به علت اختلافات درونی منشعب شدند و سازمان‌های جدیدی یافتند برای مثال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اندیشه‌های آشکار سوسیالیستی در اقتصاد و به علت تاکیدشان بر حکومت اسلامی از سازمان مجاهین خلق جدا شدند. در این میان در میان روحانیت هم اندیشه‌های نو اصلاح طلبی هرچند کمرنگتر از دیگر گروهای مشهور به چپ طرفدارانی یافت. مجمع روحانیون مبارز نمونه‌ای از این گروه‌ها بودند که حامیان چپ‌ها در میان روحانیون به حساب می‌آمدند(مجمع روحانیون مبارز). اما در سال ۱۳۷۶ ه. ش یا ۱۹۹۸ م در انتخابات ریاست جمهوری، سید محمد خاتمی با شعار رسمی اصلاحات سیاسی، با اکثریتی قاطع بر سر کار آمد. دولت اصلاحات در پی آن بود که جامعه مدنی در ایران شکل گیرد و فضای مشارکتی سیاسی در ایران حاکم شود. آزادی بیشتر مطبوعات، اصلاح نظام نامه تحصیلات تکمیلی، شکل دهی نهادهای مدنی همچون شوراهای اسلامی زمینه را برای تغییر تدریجی مساعدتر کرده بود. تجمعات اعتراضی دانشجویان در سال ۲۰۰۰م و وقوع قتل‌های سازمان یافته[ ]توسط گروه‌های فشار از جمله همین بحران‌ها بود. اما اوج قدرت دولت اصلاحات به دست آوردن اکثر کرسی‌های مجلس نمایندگان در دوره ششم انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. با این وجود به علت نفوذ سنت و محافظه کاری در بخش عمده‌ای از دولت اصلاحات و اکثریت مردم ایران و همچنین خروج اصلاح طلبان تندرو از مدار اصلاح طلبی و روآوردن به خشونت ،انقلاب و براندازی ،اصلاحات نتوانست تغییرات ساختاری در حکومت ایجاد کند و صرفاً تغییراتی غیر ساختاری در حوزه فرهنگ و جامعه مدنی شکل گرفت.

  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴
مقاله علمی مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای درباره علم رجال در قالب مقاله‌ای دائرة‌المعارفی در مجلد نوزدهم دانشنامه جهان اسلام منتشر شد.
به گزارش شریان، به نقل از مهر، این مقاله که به معرفی کتاب «رجال کَشّی» می‌پردازد، شرح یکی از مدخل‌های اصلی حرف «ر» نوزدهمین مجلد دانشنامه جهان اسلام است که در کنار مقالات علم رجال و شاخه‌های آن، رجال طوسی، و رجال نجاشی اطلاعات و تحلیل‌های جامعی درباره بخش مهمی از علوم حدیث را در اختیار محققان قرار می‌دهد.
 
به‌نوشته دانشنامه جهان اسلام، علم رجال عنوانی برای یکی از شاخه‌های علوم حدیث ناظر به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن است. این نوشته می‌افزاید: دانشمندان مسلمان و به‌ویژه ناقدان حدیث، از آغاز تدوین علوم اسلامی همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله‌ اسناد احادیث پیامبر اکرم و ائمه ـ علیهم‌السلام ـ اهتمام داشته و از آن به‌مثابه دانشی کمکی برای علم‌الحدیث و مآلاً فقه بهره برده‌اند.
  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴
سخنگوی وزارت خارجه گفت: تیم مذاکره کننده امروز در سطح معاونان و کارشناسان عازم وین شدند و مذاکرات تا جمعه ادامه دارد.
 
به گزارش شریان، به نقل از مهر، افخم در این نشست خبری گفت: توافق نهایی توافق ایران و ١+٥ است و یک عضو نمی تواند به تنهایی نظرش را به عنوان توافق اعلام کند.

وی افزود: تیم مذاکره کننده امروز در سطح معاونان و کارشناسان عازم وین شدند و مذاکرات تا جمعه ادامه دارد.
  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴


رایزنی روحانی با همتای چینی خود در باره ادامه مذاکرات هسته ای


رییس جمهوری از تبادل نظر با همتای چینی در خصوص نحوه کمک پکن در ادامه مذاکرات ایران و گروه 1+5 خبر داد.

  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴

سفارت روسیه در امارات مطلبی در پایگاه اجتماعی توئیتر منتشر کرده و از رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص سخنانش درباره حمله احتمالی به خاک ایران سوال پرسیده است.

به گزارش فارس، پس از انتشار سخنان دیروز باراک اوباما که گفته بود «لازم باشد، با وجود اس-۳۰۰ هم به ایران نفوذ می‌کنیم»، سفارت روسیه در امارات به این سخنان جنگ‌طلبانه واکنش نشان داد. بر اساس این گزارش، سفارت روسیه در صفحه متعلق خود به در پایگاه اجتماعی توئیتر، باراک اوباما را خطاب قرار داده و نوشته که «تنها سوال این است که چرا ایالات متحده مجبور است به پدافند هوایی یک کشور مستقل و دارای حاکمیت ملی مانند ایران حمله کند.»

  • sajad amgazi
۰۳
ارديبهشت
۹۴
وحدت؛ راه راستِ راست‌گرایان

وحدت؛ راه راستِ راستگرایان


 

بررسی ضرورت وحدت در جریان اصول‌گرا و ارائه راهکارهای موثر

با نزدیک شدن به انتخابات معمولا گروه‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی اعم از این‌که بر سر قدرت باشند یا نه، با پدیده ی همگرایی و واگرایی درون گفتمانی مواجه می‌شوند؛ لذا در این برهه نحوه‌ی ایفای نقش بازیگران سیاسی و به‌ خصوص بزرگان هر جریان اهمیت فراوانی پیدا می‌کند و به نوعی حیات سیاسی احزاب، جریان‌ها و جناح‌ها در این کشمکش‌ها رقم می‌خورد. در این عریضه به بهانه‌ی از سرگیری فعالیت‌های اصول‌گرایان در مواجه با پدیده‌ی همگرایی و واگرایی درون گفتمانی، به بررسی عوامل و ضرورت وحدت و پیشنهادهای راهبردی در رابطه با این مهم خواهیم پرداخت.

 

الف) ضرورت وحدت

۱)     سابقه ی وحدت در جریان اصول‌گرا

جریان اصول‌گرا در حیات سیاسی خود در دو برهه به این ضرورت رسیده است که نیازمند به وحدت می‌باشد: موج اول وحدت برای رسیدن به قدرت و موج دوم وحدت برای حفظ قدرت.

موج اول وحدت جریان راست(اصول‌گرا) از سال ۱۳۷۶ به دست ناطق نوری تحت عنوان “شورای هماهنگی” آغاز گردید و این شورا فعالیت‌های رسمی‌خود را تا سال ۱۳۸۴ ادامه داد و موجب بازگشت جناح راست(اصول‌گرا) به قدرت شد به طوری که ابتدا با پیروزی آبادگران در شورای شهر و نشان دادن کارآمدی خود در مدیریت شهری، پیروزی در مجلس هفتم هم ارمغانی دیگر بر فعالیت‌های وحدت گرایانه‌ی این جناح شد و البته باید نقش افراطی‌گری‌های جناح چپ (حزب مشارکت) در مجلس ششم را هم به عنوان عامل موثر در پیروزی اصول‌گرایان در نظر داشت. و در نهایت با روی کار آمدن دولت نهم با بدنه ای از نیروهای اصول‌گرا این پازل کسب قدرت تکمیل گردید.

اما این روال وحدت‌گرایانه بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و حتی در خود انتخابات هم ادامه پیدا نکرد و واگرایی درون گفتمانی در این جریان پر رنگ‌تر شد تا اینکه در سال ۱۳۹۰ و نزدیک به انتخابات مجلس نهم موج دوم وحدت با محوریت بزرگان جریان اصول گرایی آیات عظام مهدوی کنی، یزدی و جنتی و …. شروع گردید اما دست‌آوردهای موج دوم وحدت چندان چشم گیر نبوده است، به طوری که در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، اصول‌گرایان به گزینه‌ی واحد نرسیدند اما به هر حال این موج دوم وحدت که بیشتر برای حفظ قدرت می‌باشد اقدامات موثری در وحدت این جریان انجام داده است و هم اکنون توسط حجت الاسلام تقوی پیگیری می‌شود.

۲)     موفقیت قرین وحدت

اگر الگوی انتخابات در ایران مورد بررسی قرار بگیرد به درستی نشان داده خواهد شد که میزان موفقیت جناح‌های سیاسی در انتخابات، رابطه‌ی مستقیمی با میزان وحدت و همگرایی آن‌ها دارد و البته باید توجه داشته باشیم که این الگو تقریبا در مورد هر دو جناح اصلی کشور صادق بوده است، چه جریان راست (اصول‌گرا) و چه جریان چپ (اصلاح‌طلب) این پدیده را تجربه کرده‌اند. به عنوان مثال بارزترین نمونه‌های این الگو، تجربه ی شیرین اصول‌گرایان در به‌دست آوردن شورای شهر و مجلس هفتم به دلیل وحدت و تجربه‌ی تلخ اصلاح طلبان در از دست دادن دولت نهم به دلیل عدم وحدت می‌باشد. حال آن‌که باید در خاطر داشت که  معمولا جریانی که بر سر قدرت است برای ایجاد وحدت با سختی بیشتری نسبت به جریان مقابلش که بیرون از قدرت می‌باشد، مواجه است.

۳)     انشعابات عاملی برای شکست

از ابتدای انقلاب اسلامی‌جریان‌ها و گروه‌های مختلفی از جناح راست منشعب گردیده‌اند و البته تا به الان هم این روند ادامه داشته است، به طوری که معمولا بعد از انشعاب‌شان نه تنها عمر سیاسی خود را از دست داده‌اند بلکه فعالیت‌های غالب آن‌ها به جای آن‌که در راستای منافع ملی کشور باشد به ضرر مردم ختم شده است و حتی در مواردی چنان از مسیر اصلی خارج شده‌اند که هم نوا با جریان‌های ضد انقلاب و دشمنان این کشور بوده‌اند.

اما نکته‌ی قابل توجه این است که انشعاب به خودی خود بد نیست اگر دلیل قاطع و علت قانع کننده‌ای وجود داشته باشد. حال آنکه گاهی گروه‌هایی دیده می‌شود که به خاطر مسائل جزئی و غیر مهم، اساس وحدت در جریان اصلی اصول‌گرایی را زیر سوال برده و به جای وحدت تجویز انشعاب و جدایی سر می‌دهند. حال آنکه باید اصول محوری معیار باشند نه اصول فرعی؛ و از طریق جذب حداکثری، نیروهای انقلاب را با متهم کردن بر سر مسائل غیر ضروری، از دایره‌ی اصول‌گرایی بیرون نکرد.

 

ب) راهکارهای وحدت

جلسات وحدت اصول‌گرایان با همه‌ی کمی‌و کاستی‌هایی که دارد در کل مثبت و امیدوار کننده ارزیابی می‌شود و قطعا این حرکت تاثیرات بسزایی را در آینده‌ی جریان اصول‌گرا خواهد داشت اما در کنار همه‌ی اقدامات خوبی که توسط نیروهای اصول‌گرا در راستای وحدت و همگرایی درون گفتمانی صورت می‌گیرد، توجه به نکات ذیل مناسب می‌باشد:

۱)     برطرف کردن عوامل افتراق سابق

یکی از مهمترین عواملی که در چند سال اخیر موجب جدایی برخی از گروه‌های اصول‌گرایی شده است موضوع ” ساکتین فتنه ” می‌باشد با این توضیح که برخی از نیروهای انقلاب را متهم به خیانت به دلیل سکوت و عدم موضع‌گیری صریح در فتنه ۸۸ کردند، حال آنکه این افراد بعدا موضع خود نسبت به فتنه ۸۸ را بیان کردند. البته اگر در مقام ارزش‌گذاری باشیم قطعا کسانی که صریحا موضع خود را در رابطه با فتنه ۸۸ بیان کرده‌اند اولویت دارد اما این هم عامل نمی‌شود که فتنه را تبدیل به چوبی کرده و بر سر نیروهای انقلابی زده شود، موردی که به نظر می‌رسد رهبری معظم نیز راضی به چنین اقدامی‌نباشند. لذا به نظر می‌رسد به جای این‌که یک معیار نامناسب جهت ارزیابی افراد وضع گردد به اصول کلی و اصلی روآورده شود.

۲)     جذب حداکثری

جریان اصول‌گرا بیش از آن‌چه که امروز مشاهده می‌شود امکان وسعت دارد و می‌توان نیروهای خدوم و دلسوز بسیاری را در زیر این چتر جمع کرد. به عنوان مثال در جلسه‌ی شنبه (۱۹ مهر) گروه‌های مختلفی از اصول‌گرایان شرکت نکرده بودند که قطعا سهم بزرگی را از این جریان دارند: نیروهای قدیمی‌(ناطق نوری- ولایتی)، رئیس مجلس (لاریجانی)، دولتیان (پورمحمدی – رحمانی فضلی)،طیفرهپویان و ایثارگران (احمد توکلی – الیاس نادران)، شورای شهر و شهرداری (قالیباف – طلایی) و گروه‌های نزدیک به احمدی نژاد.

حال آن‌که در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح طلبان با استفاده از حسن روحانی که قبلا از جریان راست و از اعضای جامعه روحانیت مبارز بود به نفع خود استفاده کرده و در مقابل کاندیداهای اصول گرا قرار دادند لذا باید به دنبال دفع حداقلی بود و سعی بر این شود که در ادامه‌ی راه وحدت، سایر شاخه‌های جریان اصول‌گرایی را هم‌راه کرد.

۳)     وزن دهی به هر طیف

با اینکه جریان اصول گرا از گروه‌ها و طیف‌های مختلف تشکیل شده است اما این دلیل بر آن نمی‌شود که همه‌ی طیف‌ها جایگاه یکسانی در این جریان داشته باشند و وزن همه‌ی آن‌ها در اثردهی و نقش‌آفرینی برابر باشد. یعنی با توجه به سبد رای هر یک از طیف‌ها و با توجه به جایگاه و سوابق آن‌ها برخورد گردد، به عنوان مثال جامعتین در جریان اصول گرا از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند که سایر طیف‌ها این جایگاه را ندارند.

از طرف دیگر به جای این‌که جریان وحدت، حول اشخاص بناگذاری شود باید به سمتی حرکت کرد که طیف، نهادها و احزاب اولویت پیدا کنند به طوری که نباید اشخاص را در کنار طیف‌ها و احزاب دید بلکه خود آن اشخاص هم به نوعی عضوی از یک طیف و جریان سیاسی هستند.

 

ج) جمع بندی

موج دوم وحدت در جریان اصول‌گرایی که برای حفظ قدرت و نه برای بازگشت به قدرت صورت می‌گیرد و شاید به همین دلیل است که چون هنوز اصول‌گرایان بر سر قدرت هستند، ایجاد وحدت به سختی حاصل می‌شود اما دور از دسترس نیست به شرط آنکه محوریت با گروه‌های فراگیر بوده و جریان وحدت خود به سمتی نرود که صرفا رنگ یک گروه جدایی طلب را به خود بگیرد و بیش از آن‌که عامل وحدت باشد تبدیل به عامل تفرقه گردد.

  • sajad amgazi
۰۲
ارديبهشت
۹۴


در طول ۳۵ سال گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی استفاده از توان نظامی علیه انقلاب اسلامی و توانایی‌های آن یکی از مهم‌ترین حربه‌های ایالات متحده امریکا در مقابله با ایران بوده است.

در واقعیت نیز این حربه چندین بار و در مقاطع گوناگون جنبه عملی به خود گرفته است که از آن جمله می‌توان به حمله به صحرای طبس برای آزادسازی گروگان‌های امریکایی، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس و همچنین حمله به سکو‌های نفتی ایران در قالب عملیات آخوندک اشاره کرد که البته منجر به سقوط یک بالگرد نظامی امریکایی‌ها با برخورد موشک استینگر شد.

  • sajad amgazi